قاطی پاتی

قاطی پاتی!

قاطی پاتی

قاطی پاتی!

شررررط!

با خودم شرط می کنم!

نمی دونم می زنم زیره شرطم یا نه

نمی دونم خودمم گول می زنم یا نه

نمی دونم! از الان هیچی نمی دونم

ولی اینو مطمئنم که این شرطم رو با تمام وجود می خوام اجرا شه .

می خوام یه دانشگاه هر ی باشه تهران باشه.

می خوام همین جا باشه.

هرجای دیگه ...

خصوصا تهران.

 

من با خودم شرط می کنم

که اگه لو رفتم تا اون موقع

...

خودمو می کشم

به همین راحتی.

 

عزیز بودن!

چرا من به هر چی دست می زنم اون چیز عزیز می شه؟

من عشق می کنم!

من حال م یکنم شماها رو میبینم!

 

همچون پرستوهای دست در دست هم و خوش بخت و اینا!

 

همه چی هم دیگه رو می دونین و به حرفای هم گوش می کنین !

همچینا! چندشم می شه!!

 

چه قدر مزخرفه من اولویت سوسک توی فاضلاب هم نیستم!!!

 

حداقلش اینه کسی به من نمی گه عکستو از توی ۳۶۰ بردار! (مثلا!) و منم مثل گااااااااو بگم باشه !

 

نمی دونم چرا حسودیم نمی شه! چرا؟!

 

خسته شدماز بس مشکلات شماها رو دیدم! مشکلاتی که من بدترشو داشتم و اون موقع شماها به من خندیدین! واا ! بی ظرفیتا!