هر کاری من می کنم به همه ربط داره! اگه سرانجامش خوب باشه اونا مشوقم بودن اگه نه اونا بهم گفته بودن که این کار آخر عاقبت نداره! خدایی مسخره تر از این ممکنه؟
به دوستم که هم جنس خودمه یه تیکه از سر شوخی می پرونم اونم می خنده اونوقت دوست جنس مخالفش برای من شاخ می شه! می گه این چی بود گفتی؟ آخه به تو چه؟ نه اصلا مگه به تو ربطی هم داره؟
همه برای من اربابن! خوشم میاد خودم از زیر همه چی در می رم و همه فکر می کنن وای عزیزم!این چه قدر خر و ساده است! هه!
نمی دونن من بیخیال اینا شدم! دقیقا گور بابای همه! من خودم بلدم گلیم خودمو از آب بکشم بیرون! و عمرا کسی هم بفهمه! آره داداش! ما آب زیر کاه تر از این حرفاییم!
اعتصاب کردن این معلما دوباره!
شورشو در آوردن دیگه ها! هر چیزی حدی داره!
نمی گم حقشون نیست اما خب در شان یک معلم ها هم این کار نیست!
دو روزه مدرسه روی هواست! علافیم! امتحان فیزیک داشتیم! معلوم نشد چی شد!
نمی گم سر و کله زدن با ما آسونه گچ خوردن لذت بخشه! اما خب! خودشون قبول کردن! غیر از اینه؟
* منم اعتصاب کردم در نظر دادن در وبلاگ ها! باحاله! خیلی خیلی کم نظر می دم! کیف می ده ها!
این وبلاگ شده ....
یه تیکه ی بزرگ که حرفامو توش می زنم و باعث شده هیچ وبلاگ دیگه ای رو آپ نکنم!
خوبه؟بده؟
تازه این جا از نظر هم خبری نیست! بدی نیستا!
عادت دارم به تنهایی و نادیده گرفتن!
به قول خودم : دنیا دو روزه! خوش باش!
نه؟ آره!!