چه قدر من بخندم و شماها فقط نگاهم کنین؟
می شه یه لبخند کوچولو ... ؟
می شه؟
بسه دیگه ! شورشو در آوردین !
خوش به حالتون هم دیگه رو دارین ...
خوش به حالتون ...
غبطه و اینا ...
دلم برای این که بشیم توی مس روم بنویسم تنگ شده ...
خیلی خیلی ...
یه مدت بود نقابم رو برداشته بودم ولی حالا می فهمم با نقاب می شه زندگی کرد ...
بدون نقاب نمی تونی موفق باشی ! بدون نقاب یعنی این که بدون هیچ پناهگاهی بری وسط جنگ!
بدون نقاب نمی شه
می خوام بخندم
می خوام قارچ قارچ بخندم
توی بدترین شرایط
توی افتضاح ترین موقعیت
نمی خوام هیچ وقت گریه کنم
هیچ وقت
عامل ضغفه
می خندیم!
بلکه دنیا بخنده!
دنیا این قدر کمه که حالا من نصفشو گریه کنم؟ ترجیحا بهم خوش بگذره !!!!!
می خندیم!!!